غزه محك است عيارتان پيدا شد.
وقت عمل است، شعارتان پيدا شد؟
امروز ميان كوفه و كرب و بلا
با امر ولي، تبارتان پيدا شد
************
پنداشته اند كه ما ز خاموشانيم
همرنگ جماعت فراموشانيم
ما آرزوي كرب و بلا را داريم
با ياد حسينمان كفن پوشانيم
************
مي خواند زيارت و تو را ياد آمد
قلبش بشكست و ليتنا ياد آمد
اي خون خدا ! دوباره لبيك بخواه
از غزه شنيد و كربلا ياد آمد
************
با اسلحه و اشک و دعا می آئیم
وقتی که عزا تمام شد می آئیم
فعلا سرمان به کار هیئت گرم است
غزه تو صبور باش ، ما می آئیم
************
شمریم اگر روز ستم خاموشیم
خون است اگر آب خنک می نوشیم
آنسوی جهان کرب و بلایی بر پاست
ما هم دلمان خوش است مشکی پوشیم
************
با پرچم سرخ کربلا می آئیم
با جامه مشکی عزا می آئیم
ای غزه! به خون کشتگانت سوگند
با منتقم دشت بلا می آئییم
************
بگذار بساط آه و واويلا را
اينك كه گرفته ايم اذن مولا را
آغشته به خون است محرم،امسال
بايست به غزه برد هيئت ها را
************
عصر عاشورا خدايا باز هم تکرار شد
بر سر غزه تمام کينه ها آوار شد
کودکان و دختران خونين وگريان مي دوند
از غم غزه دل صاحب زمان غمدار شد
************
اين غزه همان يوسف كنعاني ماست
با دست برادران به چه افتاده ست